دیکشنری
داستان آبیدیک
working conditions
فارسی
1
عمومی
::
شرایط کاری
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WORKFLOW
WORKFOLK
WORKFOLKS
WORKFORCE
WORKFORCE PARTICIPATION
WORKHOLDING SPINDLE
WORKHORSE
WORKHOUSE
WORKING
WORKING AREA
WORKING ASSET
WORKING CAPITAL
WORKING CAPITAL CYCLE
WORKING CAPITAL MANAGEMENT
WORKING CLASS
WORKING CONDITIONS
WORKING DAY
WORKING DAYS PER YEAR
WORKING DRAWING
WORKING FILES
WORKING FLUID
WORKING FREQUENCY
WORKING HYDRAULICS
WORKING MAN
WORKING MEMORY
WORKING OVER
WORKING PAPER
WORKING PAPERS
WORKING PARTY
WORKING PLAN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید